45

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

12 فروردین سر یه موضوع مسخره دعوامون شد!!!


من همیشه لباسای تمیز جانان رو مرتب میکنم و میذارم تو کمدش! بعضی وقتا هم حالشو ندارم و همینجوری میریزمشون!

ایندفعه هم ریخته بودم و خودش نشسته بود مرتب میکرد! بهش گفتم بذار بیام برات مرتب کنم! گفت اگه میخواستی بکنی تا الان کرده بودی!


منم منفجر شدم و لباسای تو دستم رو پرت کردم و قهرررررررررر


تا شب منتظر منت کشی بودم و خبری نشد!!! پا شد رفت بیرون و تا دیروقت نیومد!!!!

وقتی هم اومد سگگگگگگ

هرکاری کردم فایده ای نداشت...


ما 30 اسفند باهم حرف زدیم و گفته بود که از قهر بچه گانه بدش میاد و حالا شاکی بود!!!

گریه کردم یه عاااااالمه در حدی که نفسم بالا نمیومد ولی اصلا تحویلم نگرفت...


خلاصه التماسش کردم و کوتاه اومد! ولی حال جفتمون خراب بود...

فرداش در موردش حرف زدیم و حلش کردیم قضیه رو ولی خیلی شب سختی بود...


وقتی حرف میزدیم گفت میدونی من تحمل یه قطره اشکتو نداشتم و اینطوری گریه میکردی و هیچ حسی نداشتم...

گفت تحملش تموم شده... راستش از حرفاش ترسیدم...


فعلا که اوضاعمون خوبه ولی اعصاب هیچکدوممون تحمل یه دعوای دیگه رو نداره...

زندگی مشترکی که نوسانهاش کنترل شده باشه خیلی سخته.... خیلییییییییی

38...
ما را در سایت 38 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8godnsmjanan2 بازدید : 12 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 12:48