خب بعد از خونه تکونی نوبت به وبلاگ تکونی رسید :-)))
نااااجوووور دلتنگ نوشتن بودم.... بالاخره همت کردم و امروز استارت زدم....
6 ماهه که ننوشتم... 6 ماه که زندگیم کلا عوض شده... 6 ماهه متاهلم ....
23 مرداد عروسی ما خیلیییی پرفکت و رویایی برگزار شد. یه پست مفصل در مورد روز عروسی مینویسم و کامل تعریف میکنم.
بعد از اون یک هفته رفتیم ماه عسل! دبی! ماه عسلمون اصلاااا رویایی نبود و اکثرا به دعوا و بحث و قهر گذشت :-)))))
خلاصه زندگیمون رو شروع کردیم... یه دنیای دونفره که حتی ذره ای شبیه به دوران شیرین دوستی نبود :-))))
البته خداییش از دوران نامزدی خیلی بهتره :-) چون تو دوران نامزدی داریش ولی عملا نداریش!!! خیلی دوران بلاتکلیفیه!!!
دوستی خییلیییی خوبه :-))) قدر دوستیاتونو بدونین :-))))
من هرکاری هم بکنم نمیشه این 6 ماه رو خلاصه کرد... بهتره از این مدت بگذریم...
طبق روال قدیم از این به بعد روزانه نویسی میکنم :-)
+آرزو یه دنیا حرف دارم برات... این مدت وبلاگ تو تنها انگیزه من واسه روشن کردن لپ تاپ بوده...
حتی 1 پستت رو از دست ندادم....
از ته ته ته قلبم واسه مامانت دعا میکنم... قوی باش و از تک تک روزای زندگی لذت ببر :-*
++کیا هنوز اینجاها هستن؟ خبر بدین از خودتون
برچسب : نویسنده : 8godnsmjanan2 بازدید : 6